۱۳۹۱ دی ۱۵, جمعه


شیوه های سیستم امنیتی در شناسائی و تخریب فعالان جنبش سبز

دکتر احمد شمس
بخش اول
در سال ۱۳۸۸ هنگامی که سران حاکمیت در پشت پرده تصمیم به مهندسی انتخابات گرفتند و تمامی تمهیدات لازم جهت اجرایی نمودن نیت ناپاک خویش را تدارک دیدند، نفوذ در درون جنبش سبز توسط عوامل نفوذی یکی اصلی ترین اهداف سیستم امنیتی در درون شبکه کودتا طراحی گردید. هر چند نفوذ در درون جریان های مخالف حاکمیت پس از انقلاب سابقه ای طولانی دارد و سیستم امنیتی با روشهای گوناگون عوامل نفوذی خود را در درون جریان های مخالف خود، چه طیف اصلاح طلب و چه ملی مذهبی ها و حتی اپوزیسیون و نیروهای برانداز در داخل و خارج از کشور، در گذشته، جای داده بود اما نفوذ در جریان های مخالف پس از سال ۱۳۸۸ و تقلب گسترده در انتخابات شکل جدیدتری به خود گرفت، چرا که بسیاری از عوامل نفوذی که پیش از سال ۱۳۸۸ با سیستم امنیتی همکاری می نمودند از آنجا که شاید این نوع همکاری را در گذشته در راستای اهداف نظام انقلاب و آرمان های امام جهت حفظ و صیانت از خون شهیدان می پنداشتند علی رغم برخی تضادهای فکری با سیستم امنیتی، خبر رسانی به انها را در جهت تقویت نظام و اقتدار جمهوری اسلامی تلقی نموده، و با این باور که به هر حال هیچ حکومتی در دنیا عدل مطلق نبوده و برخی اشکالات در درون نظام جزئی از الزامات یک حکومت غیر معصوم است، با نفوذ در درون برخی تشکل ها و احزاب به تصور تقویت اصل نظام، به همکاری با سیستم امنیتی ادامه می دادند، اما پس از سال هشتاد و هشت اکثر قریب به اتفاق این دسته از همکاران سیستم امنیتی، با مشاهده کشتار گسترده و سرکوب وسیع مردمی و جنایات و تجاوزهای اعمال شده توسط رژیم، دیگر تداوم حاکمیت را برابر با حفظ و حراست از آرمان های امام و خون شهیدان نپنداشته. بلکه همکاری با سیستم امنیتی را کمک به ظلم و جور و طاغوت و دقیقا همراهی با نااهلان و نامحرمانی دانستند که انقلاب به دست آنان افتاده و در این شرایط ادامه ی راه امام و شهیدان را در مقابله با خود کامگی و زیاد خواهی سران حاکمیت تلقی نمودند.
در این شرایط سیستم امنیتی که در گذشته نیز از افراد ناپاک و بی اعتقاد در جهت بهره برداری نقشه های خود سود می جست و گاه در جهت تامین اهداف خویش استفاده از هر وسیله ای چون به کارگیری اراذل و اوباش خیابانی ، افراد سابقه دار و شرور در داخل زندانها ،زنان روسپی و بد نام که ازآنان در اصطلاح امنیتی تحت عنوان پرستو یاد می شود ،استفاده می نمود این بار حساب شده تر و جدی تر از گذشته همت مضاعفی در جهت استفاده از این عناصر نموده و با به کار گیری این افراد معلوم الحال ،آنان را جایگزین نیروهای اعتقادی که در گذشته با خیال حفظ اصل نظام علی رغم برخی اختلاف سلیقه ها با سیستم امنیتی همکاری داشتند نمود.
طبیعی است که اگر در گذشته نیروهای اعتقادی در حین همکاری با سیستم امنیتی ملاحظاتی را در مسیر فعالیت های خود لحاظ نموده و احیانا با رعایت حدود شرعی به همکاری خود ادامه می دادند، اکنون نیروهای غیر اعتقادی و معلوم الحال برای رسیدن به اهداف خود از هر وسیله ای سود جسته و هیچ گونه خط قرمزی در انجام فعالیت های آنان وجود نداشته و بدون هیچ محدودیتی به همکاری با سیستم امنیتی ادامه می دهند.
دسته ی دیگر از همکاران جدید سیستم امنیتی که البته درگذشته نیز مشابه آنان در همکاری و نفوذ در جریان های مخالف استفاده گردیده، افرادی هستند که با تطمیع و تهدید جذب سیستم امنیتی گردیده اند، افرادی که با اعمال فشار به آنها و یا خانواده هایشان و احیانا استفاده از نقاط ضعف غیر سیاسی آنان و یا ورود به حریم خصوصی آنها و یافتن مشکلات خانوادگی و اختلافات فامیلی، و وعده کمک های مالی برای افرادی که حاضر به همکاری در قبال پول می باشند، پذیرفته اند که با سیستم امنیتی به همکاری بپردازند.
به هر حال صرف نظر از این که چه عاملی انگیزه همکاری این افراد با سیستم امنیتی در حال حاضر و پس از سال هشتاد و هشت گردیده است، می توان با اطمینان خاطر گفت که در این نوع همکاری ها ابدا هیچ گونه معیارهای اخلاقی و انسانی دیگر جایی نداشته و از تمامی ابزارها جهت نفوذ در درون جریان های مخالف در داخل و خارج کشور به منظور انتقال اطلاعات بهره برداری می گردد.
استفاده از این دسته از افراد که عمدتا از اراذل و اوباش بوده و با نام بسیجی (که با بسیجیان و ایثار گران ۸ سال دفاع مقدس که قهرمانان و از خودگذشتگانی بی نظیر بودند فرسنگها فاصله دارند) و بصورت لباس شخصی در سرکوب های خیابانی، ونیز سازماندهی این دسته از افراد در کنار زنان بد نام و سابقه دارو افراد شرور از درون زندانها در راه انداختن راهپیمایی هایی نظیر ۹ دی و …..به نفع حاکمیت یا راه اندازی کارناوال های شادی و فعالیتهای ضد دینی با نام جنبش سبز در جهت بد نام ساختن این حرکت مردمی نظیر آنچه در عاشورای ۸۸ توسط این اراذل و اوباش سازماندهی شده توسط حاکمیت و زنان بد نام و سابقه دار جمع آوری شده از درون زندانها به نام جنبش سبز انجام گرفت و از آن تحت عنوان هتک حرمت روز عاشورا توسط حاکمیت یاد گردید و یا پاره کردن عکس امام توسط همین افراد معلوم الحال و انتساب آن به جنبش سبز و مستمسک قرار دادن آن جهت راهپمایی های بعدی علیه جنبش، همه و همه شیوه های پلید و کثیف اعمال شده در سال های اخیر بر علیه جنبش مردمی و فراگیر سبز با سازماندهی های انجام شده توسط سیستم امنیتی با بهره برداری از اراذل و اوباش و افراد معلوم الحال بوده است.
بدون شک امروز سیستم امنیتی ایران را می توان به عنوان ناپاک ترین و پلید ترین مراکز اطلاعاتی و جاسوسی دنیا برشمرد، چرا که علیرغم تبلیغات و ادعاهای حاکمیت ایران؛ مبنی بر مخوف بودن سازمان های جاسوسی دنیا نظیر سیا ، موساد و…. و در گذشته ساواک، و شکنجه ها و اعتراف گیری های آن چنانی که برای رسیدن به اهداف خود انجام داده و می دهند؛ امروزه سیستم امنیتی در ایران گوی سبقت را در تمامی موارد از همه دستگاه های جاسوسی دنیا ربوده و به جرات می توان گفت که ساواک و سیا در مقایسه با سیستم امنیتی در ایران از ناپاکی کمتری برخوردار هستند، چرا که به عنوان مثال اگر یک سیستم جاسوسی در دنیا به یک مخالف خود امان داده و در مقابل این امان دادن و بازگشت او به کشور، قول مساعدت و تخفیف در مجازات و یا حتی بخشش به او دهد، قطعا به قول خود عمل نموده و مطابق با قول داده شده عمل خواهد نمود؛ اما شیوه ای نخ نما و منحصر به فرد و شناخته شده و پلید در سیستم امنیتی ایران وجود دارد که به افرادی که به هر دلیل از دسترس سیستم امنیتی خارج گردیده اند، پیشنهاد بازگشت در قبال مساعده همه جانبه داده می شود، اما به محض بازگشت با شدیدترین نحو ممکن با ناجوانمردی تمام با آنان برخورد می شود، نمونه معروف آن اعدام فاضل خداداد در اوائل دهه هفتاد است که با وعده و وعید از آمریکا به ایران فرخوانده شد، اما پس از بازگشت به اتهامی غیر از اختلاس، اعدام گردید.
اینجاست که بدون شک بایستی سیستم امنیتی ایران را به مراتب و چندین برابر ناپاک تر از تمامی مراکز جاسوسی دنیا برشمرد که هیچ گونه اصول اخلاقی و وجدانی در دستور کار آن قرار ندارد و برای رسیدن به هدف از هر وسیله ای استفاده می نماید.
از دیگر روش های کثیف و ناپاک سیستم امنیتی که باز هم قابل مقایسه با دیگر مراکز جاسوسی دنیا نیست ورود به حریم خصوصی افراد است، هر چند ورود به حریم خصوصی افراد در دیگر مراکز جاسوسی دنیا نیز مرسوم است اما در مقایسه با شیوه های اعمال شده توسط سیستم امنیتی ایران چنین نتیجه گیری می شود که بی وجدانی و بی اخلاقی در اعمال این روش ها به مراتب بیشتر و شدید تر از روش های اعمال شده در سایر مراکز جاسوسی دنیاست، استفاده از روش های عاطفی و ورود به حریم خانوادگی افراد، و یا ایجاد اختلاف بین اعضای خانواده ها از جمله زن و شوهر ، و یا ارائه فیلم های جعلی و ساختگی برای از هم پاشیدن یک زندگی ، و حتی نصب دوربین در خصوصی ترین اتاق های محل زندگی افراد و گرفتن فیلم از روابط درون خانوادگی، از جمله شیوه های معمول و کثیفی هستند که به وفور و فراوانی توسط سیستم امنیتی ایران در مقابله با مخالفان خود، این روزها اعمال می شود، شیوه هائی که در دیگر مراکز جاسوسی دنیا به این فراوانی هرگز مورد بهره برداری قرار نمی گیرد.
از جمله نمونه های اخیر اعمال شده توسط سیستم امنیتی می توان به روش های انجام شده توسط وزارت اطلاعات در خصوص یکی از زندانیان سیاسی اشاره نمود که به همسر سابق وی مراجعه شده و از وی خواسته شده تا برای دریافت مهریه خود به دادگاه شکایت نماید تا علاوه بر مدت بازداشت سیاسی، وی برای مدت طولانی تری در زندان بماند، و یا نفوذ در درون حریم خانوادگی یکی از فعالان جنبش سبز در ترکیه و گرفتن فیلم از اتاق خواب وی و سپس بازگشت فرد نفوذ کننده به ایران، و تهدید نامبرده به افشا و پخش آن فیلم در قبال انجام برخی از همکاری های درخواست شده توسط سیستم امنیتی و یا فرستادن یکی از زنان معلوم الحال به ترکیه ( که در بند زنان زندان اوین در شناسائی فعالان زن زندانی نقش عمده ای داشته) به عنوان پناهنده با سوء استفاده از سابقه زندان و راه اندازی مرکز فساد و جذب فعالان جنبش سبز در درون این خانه و بهره برداری امنیتی از حضور آنان حین رفت و آمد در این مرکز و….. هزاران شیوه پلید و کثیف اعمال شده توسط سیستم امنیتی، از جمله روش هائی هستند که بدون هیچ گونه محدودیتی در داخل و خارج کشور در مقابله با جریان مردمی جنبش سبز به منظور شناسائی فعالان و سرکوب آن مورد استفاده قرار می گیرد.
ادامه دارد …

http://sahamnews.org/1391/10/246431/

https://balatarin.com/permlink/2013/1/4/3232884

https://balatarin.com/permlink/2013/1/3/3232019

https://balatarin.com/permlink/2013/1/5/3233018