۱۳۹۵ تیر ۲, چهارشنبه

seyedahmadshams.negam
در صورت عدم تمکین شورای نگهبان به قانون
چاره کار اصلاح طلبان اعتماد به جوانان در انتخابات آتی است
 » سید احمد شمس
 چهارشنبه, ۳۰ام دی, ۱۳۹۴
javaneslahtalab.negaam

شرائط و فضای انتخاباتی این روزها بی شباهت با انتخابات مجلس هفتم نیست ، از یک سو دولتی همسو با اراده ی مردم بر سر کار است و از سوی دیگر شورای نگهبانی که عزم جدی بر قلع و قمع نمودن مخالفان خود دارد ، به گونه ای که امکان رقابت بین چهره های اصلی اصلاح طلب و اصول گرا با توجه به این نوع مداخله ی شورای نگهبان در حذف چهره های شاخص اصلاح طلب و طرفدار دولت در حمایت از جناح خاص غیر ممکن شده است.
شاید انتظار تایید صلاحیت چهره های شاخص اصلاح طلب و طرفدار دولت از ابتدا تصوری خوش بینانه و غیر واقعی بود چرا که پیشینه ی شورای نگهبان در ادوار گذشته حکایت از این واقعیت دارد که حتی در انتخابات مجلس ششم و به ویژه پس از آن در انتخابات مجلس هفتم به بعد عزم جدی شورای نگهبان چیزی جز حذف چهره های شاخص اصلاح طلب و ممانعت از ورود آنان به مصادر اصلی و تصمیم گیرنده کشور چون مجلس شورای اسلامی نبوده و این نکته را همواره به عنوان یکی از اصلی ترین وظائف خویش نصب العین قرار داده است.
و اگر انتظار چهره های شاخص و فعال اصلاح طلب رد شدن از فیلتر شورای نگهبان بوده بایستی بدون تعارف این انتظار را خیالی خوش پنداشت که گویا عزیزان اصلاح طلب پس از چند نوبت چشیدن طعم رد صلاحیت ، هنوز به نیت واقعی شورای نگهبان پی نبرده اند به خصوص آن که این شورا پس از چند دهه شکست های متوالی چون مجلس سوم و مجلس ششم و نیز انتخابات های ریاست جمهوری هفتم و هشتم و یازدهم ، همواره به بهانه ی نظارت استصوابی و اکنون با یافتن بهانه ی جدیدی به نام فتنه ی ۸۸ برای توجیه و باور پذیر تر نمودن عقده گشایی خود از مخالفان ، از این حربه بهره می جویند و هرگز تن به ایجاد شرائط برای ورود مخالفان خود به صحنه ی رقابتی که شکست همفکرانشان در آن قطعی است نخواهند داد.
البته بدون شک تصمیم گیرندگان اصلی جبهه ی اصلاحات و حامیان دولت بی اطلاع از این اقدام شورای نگهبان نبوده و ثبت نام گسترده ی ایشان پاسخی از پیش تعیین شده برای بالا بردن هزینه ی رد صلاحیت گسترده بوده که البته این روش استراتژی معقول و کاملا مدبرانه ای بوده است.
از آن جا که با توجه به تجارب دوره های گذشته به خصوص دوره هفتم تغییر رویه در روند تصمیم گیری شورای نگهبان بعید به نظر می رسد و به احتمال قوی شورای نگهبان با حکم حکومتی نهایتا تن به تایید صلاحیت چهره های غیر مشهور اصلاح طلب خواهد داد به گونه ای که باز هم امکان رقابت در همه ی حوزه های انتخابیه میان تمامی تفکرهای رائج سیاسی وجود نخواهد داشت به نظر نگارنده تنها دو روش برای مقابله با این رویه ی شورای نگهبان متصور خواهد بود.
هر چند این دو روش در انتخابات مجلس هفتم نیز قابل اجرا بود اما متاسفانه با تصمیم دولت وقت و نیز اجماع اصلاح طلبان مبنی بر عدم شرکت در انتخابات ، امکان اجرای آن فراهم نشد ، روش اول ایستادگی دولت در مقابل تصمیم شورای نگهبان و تن ندادن به انتخابات غیر رقابتی و وادارنمودن شورای نگهبان به تمکین در مقابل قانون است ، اما روش دوم که خوشبختانه قابل اجراتر و از لحاظ نتیجه نیز قابل حصول تر می باشد،( با توجه به این که دیگر حدیث نفس نبوده و عزیزان همفکر به دلیل عدم حضور اینجانب در داخل کشور دیگر تلقی منافع شخصی از آن نخواهند داشت ) ، تن دادن به اعتماد به جوانان و بهره گیری از حضور چهره های غیر مشهور اصلاح طلب و حتی مستقل و ارائه لیست از میان آنان خواهد بود.
در انتخابات مجلس هفتم که دولت وقت از اتخاذ روش اول سرباز زد و ایستادگی در مقابل شورای نگهبان و وارد نمودن آن نهاد به تمکین در برابر قانون را برنگزید ، من و برخی از دوستان بر این اعتقاد بودیم که بایستی اصلاح طلبان در این شرائط ، از باقیمانده ی چهره های اصلاح طلب ولو غیر مشهور حمایت نموده و زمینه را برای واگذاری مجلس به جناح مقابل مهیا ننمایند.
اما متاسفانه تصمیم آن زمان اصلاح طلبان بر این قرار گرفت که سیاست عدم شرکت را در پیش گیرند و حتی لیستی تحت عنوان اصلاح طلبان نیز مجاز به ورود به عرصه ی انتخابات نشد ، وقتی در آخرین روزهای منتهی به شروع تبلیغات انتخابات مجلس هفتم اینجانب و تعدادی دیگر از افراد در قالب اسامی ۲۰۶ نفری که با حکم حکومتی تایید شدند وارد عرصه رقابت شدیم تا حداقل صدای اصلاح طلبان در آن فضا شنیده شود به گونه ای که در آن رقابت سخت اینجانب در مناظره ای مستقیم با آقای سعید جلیلی که هر دو از مشهد کاندیدا شده بودیم ، رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان را فاجعه نامیدم و همین موضع گیری تا سال های پایانی دولت احمدی نژاد دامن گیر حقیر شد ، متاسفانه دوستان همفکر این اصرار ما مبنی بر حضور اصلاح طلبان در صحنه و واگذار ننمودن مجلس به طرف مقابل را حدیث نفس نامیدند .
هر چند دوستان همفکر بعدها به اشتباه استراتژیک خود مبنی بر خالی کردن صحنه و حمایت نکردن از باقیمانده اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هفتم اعتراف نمودند و همین عقب نشینی را از جمله عواملی بر شمردند که اقتدارگرایان با فتح سنگر به سنگر مراکز قدرت زمینه ی استیلای عناصری چون احمدی نژاد را فراهم نمودند اما امروز شایسته است که آن اشتباه تاریخی دوباره تکرار نشود .
امروز دیگر آن چه می نگارم حدیث نفس نیست چرا که اولا فرسنگ ها دور از کشور حضور داشته و ثانیا دیگر امکان حضور در عرصه رقابت ها به عنوان نامزد انتخاباتی و حتی یک فرد عادی شرکت کننده و رای دهنده برای اینجانب در انتخابات وجود ندارد .
با توجه به آن که روش اول جهت مقابله با شورای نگهبان یعنی مقابله تمام قد دولت در برابر تصمیم غیر قانونی این نهاد بعید به نظر می رسد و تجربه نشان داده که شورای نگهبان جز موارد بسیار معدود چهره های اصلاح طلب را تایید صلاحیت نخواهد نمود ، به ویژه آن که اکنون سلاح فتنه نیز در دست این مرکز به عنوان اهرمی برنده برای قلع و قمع شدیدتر قرار گرفته است ، چاره ای جز حمایت از نفرات تایید صلاحیت شده هر چند غیر مشهور باقی نمی ماند .
اتفاقا مزیت این دوره ی اصلاح طلبان نسبت به دوره هفتم ، وجود فضای نشاط و امید پس از اجرای برجام و مذاکرات هسته ای است که این فضا به دلیل نا امیدی مردم از بحران های ایجاد شده توسط اقتدارگرایان در دوره اصلاحات و عدم اتخاذ روش مناسب از سوی اصلاح طلبان و دولت وقت در مقابل آن سنگ اندازی ها ، در انتخابات مجلس هفتم وجود نداشت.
دلائلی چون غیر مشهور بودن یا جوان و کم تجربه بودن نامزدهای تایید صلاحیت شده نمی تواند دلیل موجهی برای کنار کشیدن از صحنه و عدم ارائه لیست انتخاباتی باشد ، چرا که عزیزانی هم که امروز خود شهرت داشته و اسم و رسمی یافته اند ، بدون شک روزگاری فاقد این معروفیت بوده اند که به مدد حضور در چنین فضاهایی به آن دست پیدا نموده اند که نمونه ی بارز آن برنده شدن برخی از چهره های کاملا ناشناخته در مجلس ششم صرفا به دلیل حضور داشتن در لیست اصلاح طلبان بود به گونه ای که وقتی آن عزیزان در کوچه و بازار با مردم روبرو می شدند ، هرگز مورد شناخت اهالی حوزه انتخابیه خود واقع نمی شدند و همین نکته دلیل بر رای مردم به تفکر و لیست خاص بود و نه به افراد خاص ، و تجربه نداشتن افراد باقیمانده در صحنه هم دلیل موجهی بر کنار کشیدن از صحنه نمی تواند باشد چرا که تجربه از بدو تولد همراه هیچ انسانی نبوده و با حضور در این گونه عرصه ها برای همگان به دست آمده است.
اکنون نیز با حمایت از جوانان و افراد غیر مشهور همفکر حتی با تجربه کمتر و اعتماد و پشتیبانی همه جانبه از آنان و تنظیم لیستی متشکل از این عزیزان آینده ساز می تواند پیروزی اصلاح طلبان را در مجلس آینده تضمین نماید.
اگر چه آخرین تلاش ها برای گرفتن تایید صلاحیت و حضور چهره های شاخص و با تجربه و ارج نهادن به خدمات آنان امری ممدوح و بلکه لازم و ضروری است اما اگر چنان چه این مهم به سر انجام نرسید چاره در خالی کردن صحنه نخواهد بود.
حتی حمایت از چهره های مستقل و غیر وابسته به جناح اقتدارگرا و جلب همکاری آنان در تکمیل لیست انتخاباتی اصلاح طلبان در صورت عدم وجود هیچ فردی حتی از آخرین لایه های اصلاح طلبی هم می تواند روش مناسبی برای واگذار ننمودن این نهاد مهم و تصمیم گیر به راه یافتگان اقتدار گرا باشد.

http://negaam.news/2016/01/20/162225/

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر